بسم الله الرحمن الرحیم رقص کن در عشق، جانم اى حریف مهربان مطربا دف را بکوب و نیست بختت غیر از این ?مرده بودم زنده شدم دولت عشق آمد و من دولت پاینده شدم، … دولت عشقی آمد و مولانای فقیه از میان برخاست و مولانای زنده و عاشق نمایان شد.. چه دولتی است که […]
بسم الله الرحمن الرحیم
رقص کن در عشق، جانم اى حریف مهربان
مطربا دف را بکوب و نیست بختت غیر از این
?مرده بودم زنده شدم دولت عشق آمد و من دولت پاینده شدم، … دولت عشقی آمد و مولانای فقیه از میان برخاست و مولانای زنده و عاشق نمایان شد.. چه دولتی است که تا امروز هم مولانا را زنده نگه داشته و هم دلتمرد این تحول را…
بیش از ۷۰۰سال از این دولت می گذرد به ظاهر اما پایه های این عشق بر عرصه بشریت استوار است … به قول خود مولانا : رقصی چنین میانه میدانم آرزوست و این رقص نه تنها جان و روح آدمی را صیقل می دهد بلکه امروز در همین مکان، خانقاه عشق را با حضور شیفتگان و مریدان واقعى شمس آذین بسته ایم و آمده ایم سر نهیم بر آستان دلرباى این عارف وارسته و جانهایمان را با نواى دلنشین همنوایان ایران زمین و هنر مندان نقش آفرینِ عرصه موسیقى طراوتی نو ببخشیم. زنده بودن مگر غیر از این است که صدها سال بر تارک ادبیات و عرفان و فرهنگ و هنر بچرخی و بچرخی و بچرخی… شما امروز در شهری قدم برمیدارید که بوى عشق و معرفت وعرفان در هر کوی و برزنش سرشار است
ما در طول اعصار زخم و درد و لذت زندگی و هستی را چشیده ایم، برای مسیر آینده، نردبانِ معرفت ساخته ایم
میهمانان عزیز و سروران گرامى هنرمندان خوش ذوق اینجانب به عنوان خادم مردم فهیم شهر خوى از جانب شهروندان فرهنگ مدار و همکاران پر تلاش و فرهیخته در شوراى شهر و مجموعه بزرگ شهردارى خوى خیر مقدم ویژه عرض میکنم به حضور تک تک شما عزیزان، مدیران استانی، اعضاى محترم شوراى ادارى و مردم شریف شهرم ..
ما همواره دلواپسى هایمان را بهانه ساختیم به شیوه های مختلف برای آنکه دغدغه هاى فرهنگى شهرمان را چراغانى کنیم و بر سر دروازه سنگى اش و بر بالاى کوه اورین بیاویزیم تا با تلالو نورش، روشنایی بگیریم… شهر ما شهری است که خدمت بیکرانی برای تمدن ایران زمین داشته و امروز می بایست سرمه ای برچشمان این شهر زیبا بکشیم تا باز رنگ جوانی و توسعه بگیرد. امروز پوریای ولی نیازمند توجه عمیق ماست، مدیران شهری و استانی و کشور، روزگاری شمس و پوریا خواستند تا این تمدن کم نظیر در خوی، آذربایجان و ایران رنگ جهانی بگیرد و گرفت و امروز ما باید به سراغ این چهره های زیبای تاریخ برویم. شهر ما نیاز به توسعه دارد برای جلوه جهانی داشتن. اینک در زیر این چراغانى ها در حلقه دف زنى و تار نوازى دست بر سینه نشسته ایم تا با ترنم نواى دلنشین موسیقى اعلام کنیم شهر خوى مهد فرهنگ و عرفان در منطقه منتظر عنایات بزرگان قوم است تا آنچه باید باشد،بشود..
در انتهاى کلام یکبار دیگر حضور گرمتان را ارج مى نهیم و امیدوارم امروز سوغات شهر ما، لحظاتى سرشار از شادى و مسرت باید برای سراسر ایران زمین.
امشب منم مهمان تو،دست من و دامان تو
یا قفلِ در وا میکنى یا تا سحر دف میزنم
چهره آرا – رییس شورای اسلامی شهر خوی